Home خانه

مقام با عظمت محمد صلی الله علیه وسلم در فتح مکه

مقام با عظمت محمد صلی الله علیه وسلم  در فتح مکه

تتبع ونگارش :
امین الدین « سعیدی – سعید افغانی »
مدیر مطالعات ستراتیژیک افغان ومسؤول
مرکز کلتوری دحق لاره – جرمنی

aminuddin said afghani 200aدين اسلام دين صلح ودين رحمت است ، ودر هيچ زماني دين قتل وجنگ نبوده   ونخواهد بود.
پيامبر محمد صلۍ الله عليه وسلم براۍ گسترش صلح، آرامش ورحمت مبعوث  ګرديده است. طبيعتا ديني كه اساس آن رحمت باشد، پيامبر آن نيز بايد پيام آور رحمت وصلح باشد. « وما ارسلناك اِ لا رحمة للعالمين » ( سوره نبيا ء : ١٠٧ ) ( وما  تورا جــزء مايه رحمت براي جهانيان نفرستاديم ) .همچنان پيامبر اسلام محمد صلی اله علیه وسلم  در اين مورد مي فرمايد : « وأنا نبي الرحمة  » ( ترمذي ،٢٠٦)و( انما انا رحمة مهداة ) ( ابن كثير : ٣ / ٢٢١ ).

 برخورد ورفتار كریمانه وانسانی  پیامبر صلی الله علیه وسلم  با مردم در زمان قدرت بلامنازع خویش بخصوص  در روز فتح مكه، در تاریخ بشریت بی‌نظیر است. 

پیامبر صلی الله علیه وسلم  پس از سال‌ها دوری و آوارگی از وطن و با خاطره‌ های تلخ از برخورد مشركان قریش دراولین  روزهای بعثت، همراه با سپاهی عظیم پیروزمندانه وارد مكه شد، می‌توانست انتقام خویش را چند برابر از مشركان قریش و مردم مکه  بگیرد. پیامبر با عظمت بشریت میتوانست  به‌سپاه  فاتح خویش  فرمان قتل و غارت  را صادر كند .
اما پیامبرصلی الله علیه وسلم نه‌ تنها چنین نكرد، بلكه فرمان عفو عمومی صادر كرد و از تقصیر همگان  گذشت.
عزل سعد بن معاذ :
سعد بن معاذ یکی از قوماندانان مشهور سپاه مسلمانان که سر لشکری گروه بزرگی از صحابه را داشت ، او صرف بخاطر یک شعار  از فرماندهی سپاه عزل شد .
در روایات  اسلامی 
آمده است که سعد بن‌معاذ  در حالیکه بیرق فتح را بدست داشت همینکه  به مکه داخل شد این شعار  را به آواز بلند خواند :

 «امروز روز جنگ  است، امروز جان و مال شما حلال شمرده می‌شود.» پیامبرصلی الله علیه وسلم  از شنیدن  این  شعار ، بسیار اندوهناك و غمگین شد وبه  اثر همین  شعار بودکه  سعد بن‌معاذ را از مقام قوماندانی  عزل كرد و بیرق قوماندنی سپاه را به‌پسر وی، قلیل بن‌سعد سپرد! این حرکت عالی وبا  تدبیر و این عفو و گذشت، عظمت اندیشه، پیامبر صلی  الله علیه وسلم ویاران اش بود که  دل های  مردم مکه به آرامش گراید و آنان را به‌سوی اسلام و پذیرش دین  اسلام ، متمایل ساخت.
اعلان عفو عمومی در فتح  مكه و بخشش و مدارا با سران كفر و شرك و دشمنان دیرین خود، پس از فتح مكّه یكی از مهربانانه ‌ترین، عالی‌ترین و بزرگ ‌منشانه‌ترین برخورد های  پیامبر صلی اله علیه وسلم بود.
پیامبر صلی الله علیه وسلم سکوت وترس ورعب که  در بین مردم  مکه  نسبت مظالم که در برابر پیامبر اسلام ویارانش بعمل آورده بودند ، انتظار  هر لحظه  مجازات را می کشیدند  ، ولی در چنین وضعیتی پیامبر  اسلام به وحشت وترس  آنان را خاتمه داد ودر خطاب خویش  فرمود: «ماذا تقولون و ماذا تظنون؟؛ چه می‌گویید و چه گمان می برید؟» مردم مکه با ترس و با صدای لرزان گفتند: «ما چیزی جز نیكی و خوبی در باره تو نمی‌اندیشیم…» پیامبرصلی اله علیه وسلم فرمود : «من نیز همان جمله‌ای را كه برادرم یوسف به‌برادران ستمگر خود گفت، امروز به‌شما می‌گویم: «لاتثریب علیكم الیوم یغفرالله لكم و هو ارحم الراحمین؛ امروز برشما ملامتی نیست، خدا گناهان شما را می‌آمرزد و او ارحم‌الراحمین است».

پیامبر صلی اله علیه وسلم  با این جملات امیدواركننده، پیام عفو عمومی خویش را صادر نمود وفرمود : «شما کسانی  بودید. که رسالت مرا انكار كردید، مرا از خانه‌ام بیرون ساختید و در دورترین نقطه كه پناهنده شده بودم، با من به‌جنگ  برخاستید، ولی من با این همه جرائم، همه‌ شما را می‌بخشم و بند بندگی را از پای شما باز و اعلان می‌كنم كه: «اِذهبوا فانتم الطُّلقاء…؛ بروید، همه‌‌ شما آزادید.» همان بود که صحابه فاتح شعار(اليوم يوم الملحمة ... ، ) ( امروز روز شفقت و بخشش است ) . را در کوچه های مکه  سر دادند.
همچنان مؤرخین مینویسند  : كه صحابه كرام بعد از همه تجاوزات و اهانت هاي كه مشركان مكه عليه پيامبر صلي الله عليه وسلم واصحابش، روا داشتند.
به نزد پيامبر اسلام عرض داشتند :يا رسول الله! در حق اين قوم نفرين بفريسد تا از شر آن نجات يابيم .ولي پيامبر اسلام در جواب صحابه كرام فرمود:« اِ ني لم اِبعث لعانآ واِ نما بعثت رحمة» ( ابن كثير تفسير القرآن العظيم : ٣ / ٢١١ ) ( براي نفرين كردن فرستاده  نشده ام بلكه براي رحمت فرستاده شده ام ) . واقعآ هم روش پيامبر اسلام ، روش عفو وګذشت روش رحمت ومرحمت بود .
عسقلاني در كتاب خويش فتح الباري روايتي دارد: ميګويند محمد صلۍ الله عليه وسلم به قاتل کاکا ی  خويش سيد الشهدا همزه كه در جنګ اُحد توسط ( غلام حبشي )  به شهادت رسانيده شد ، وسينه مبارك اش توسط این غلام حبشی پاره و توسط هنده به دندان پاره شد و برخورد وحشیانه و غیر انسانی صورت ګرفت. این عمل سبب تأثر شدید تمام مسلمانان و شخص محمد صلی الله علیه وسلم گردید آما زمانیکه فتح مکه صورت ګرفت واین قاتل حضرت همزه ( سیدالشهدا) را نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم  حاضر ګردند ، پیامبر اسلام به همین قاتل کاکا ی  خویش و اولین سپهسالار اسلام  فقط همین قدر میګوید : « از پيش چشمانم دور شو كه ترا نبينم ».روایات وجود دارد که همین قاتل حضرت همزه تا آخیر در مکه به امن و
آمان زندگی  میکرد. این است نمونه ترحم و این است نمونه شفقت اسلامی( الله اکبر). 

عفو ابوسفیان:
ابوسفیان یکی از دشمنان  دیرینه و قسم‌خورده اسلام و پیامبر صلی الله علیه وسلم بود ، اوبا تمام توان  علیه رسول خدا جنگهایی متعدادی از جمله  بدر کبری، سویق، احد، حمراءالاسد، بدر الموعد و خندق را فرماندهی و سازماندهی  نموده بود . مؤرخین مینویسند که حتی در فتح مکه نیز در دل مردم ترس و رعب ایجاد کرده بود. ولی اوسفیان زمانیکه در یقین حاصل کرد که چاره جز تسلیمی ، راه دیگری  ندارد ، ناگزیر با خواندن أشهد أن لا اله الا الله ایمان آورد. پیامبرصلی الله علیه وسلم  بدون اینکه سوابق سیاه آنرا به یاد آورد ، به او مقامی داد و جملات تاریخی خود را چنین بیان نمود:
ابوسفیان می‌تواند به مردم اطمینان دهد که هرکس به محیط مسجدالحرام پناهنده شود، و یا سلاح به زمین بگذارد و بی‌طرفی خود را اعلام کند، و یا در خانه‌اش را ببندد، ویا به خانه ابوسفیان پناه ببرد ، مال وسرش در امان  خواهد بود .

عفو عکرمة بن ابی جهل:
عکرمة بن ابی جهل یکی از جمله اشاخصی  بود که آتش افروز های  جنگ های پس از جنگ بدر است . وپیامبر صلی الله علیه وسلم  در فتح مکه خون او را هدر اعلان کرده بود. اما به درخواست  همسرش، پیامبر صلی الله علیه وسلم  او را مورد  عفو قرار داد.

عفو صفوان بن امیه:
عفو صفوان بن امیه از جمله افراد بودکه علاوه بر جنگهای خونین علیه اسلام و پیامبرصلی الله علیه وسلم ، مسلمانی را به خاطر انتقام خون پدرش امیه که در جنگ بدر کشته شده بود، در مکه  درملا عام  به دار آویخته بود. لذا پیامبر صلی الله علیه وسلم  خون او را هدر اعلان نموده بود. وی از ترس مجازات تصمیم گرفته بود که از طریق بحر حجاز به خارج فرار نماید . ولی کسی او را نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم  شفاعت کرد.  محمد صلی الله علیه وسلم هم با کمال مدارا و مهربانی بزرگ ‌ترین جانی زمان را مورد عفو قرار داد و عمامه خویش  را که با آن وارد مکه شده بود به عنوان نشانه امان به وی داد. صفوان پس از این امان وارد مکه شد. پیامبر صلی الله علیه وسلم  باکمال بزرگواری به وی گفت: جان و مال تو محترم است؛ ولی خوب است که مسلمان شوی. او دوماه مهلت خواست که در باره اسلام به فکر و بررسی بپردازد؛ رسول خدا فرمود، به جای دو ماه چهار ماه به تو مهلت می‌دهم تا با بصیرت کامل دین اسلام اختیار کنی. صفوان قبل از چهار ماه به دین اسلام شرفیاب گردید.

این وصد ها نمونه عفو بخشش پیامبر  صلی الله علیه وسلم که تنها در فتحه مکه صورت پذیرفته  بود .
پايه وستون شريعت اسلام را صلح ، رحمت وعدم خشونت ، تشكيل ميد هد. قرآن عظيم الشان وسنت پيامبر اسلام بر اصل صلح ورفتار مسالمت آميزتاکیدنموده وهمه هدايات اش بر اين اصل نيز استوار ميباشد .
قرآن عظيم الشان اعراب جاهليت را كه با جنگ وخون ريزي عادت كره بودند، در اولين پيام خويش آنان را به صلح دعوت نموده وخطاب به آنان مي فرمايد : « واِن جنحوا للسلم فا جنح لها وتو كل علۍ الله » ( سوره انفال : ٦١ ) ( چنان چه براي صلح آغوش ګشودند ، تو نيز براي صلح آغوش بګشاي) .
قرآن عظیم الشان در بیش از ( 120 ) آیه تأکید نموده است که اسلام بر اساس  رضایت قلبی وآموزش  محض  انتشار یافته است وبعد  از عرضه شدن  اسلام  بر مردم ،  بر ای آنها  صلاحیت عام تام داده شده است تا در پذیرش ورد دین  آزاد باشند . بنابر  همین  منطق بزرگ انسانی است که پیامبرمحمد صلی الله علیه وسلم  بعد از فتح مکه  اهل مکه را به حال خود  رها کرد  وفرمود : «اذهبوا  فأ نتم الطلقا ء »: بروید ، شما آزادید وبعد از این فتح عظیم  وسرنوشت ساز بر آنا ن ، کسی را به  اسلام مجبور نکرد.

درصدراسلام اتفاق  نیفتاده  که مسلمانان حتی  یک نفر  مسیحی  یا یهودی به جبر وزور به قبولی دین اسلام مجبور کرده باشد.

دین اسلام یگانه دینی است که آزادی واقعی  از قید اسارت وبندگی ، را برای  انسان  به ارمغان آورده است ، اساست  این آزادی همه انواع از استبداد وخود کامگی را در هم  شکسته وبسیاری  از قید وبند هایی که در  جهان متمدن  امروز وجود دارد آنرا  از پای بشر  باز نموده است .

پروردگار ما پیامبر اسلام را مبعوث  ساخت تا مردم را  از تمام  قید وبندهایی که آنان را اسیر  خود ساخته  بود رهایی بخشد وتمام غل وزنجیر های استبداد، هوا پرستی ، بندگی شکم وشهوت ،  وثروت ، مقام  وقدرت طلبی  را  از بین برده ،  وبشر را بسوی  آزادی  واقعی  هدایت ورهبری  نمود . 

دين اسلام حتي در ميدان جنګ ونبرد هم خواهان صلح وآشتي است : ( ولا تقولوا لمن اَلقي اِليكم السلم لست مؤمنآ ) ( نسا ء : ٩٤ ) ( به آن كه با شما از در آشتي وتسليم در ايد مګوييد كه بي ايمان است ) . مفسرين بر اين عقيده اند كه : اګر كسيكه با مسلمانان در حال نبرد ، اقدامي صلح جويانه بكند ، بر مسلمانان واجب است تا در مقابل آن به جواب مثبت بپردازد واز جنګ دست بردارد . ( قرطبي ، الجامع لاحكام القرآن : ١٤٠٥ : ٥ / ٣٣٦ والشوكاني فتح القدير : ١/ ٥٠١١٤).

پایان